شروع هفته ده ...
سلام عزيز دلم امروز دوروزه كه وارد هفته ده شدي قربونت بشم كم كم دارم بيشتر احساست ميكنم آخه اين روزا حال ماماني خوب نيست روز پنچشنبه 93/9/27 ساعت 6:37 اولين باري بود كه با حالت تهوع وجود عروسكم رو تو وجودم حس كردم شايد يكم سخت باشه ولي حسي كه از بودن تو داشتم انقد قشنگه كه حاضرم همه چي رو تحمل ميكنم بابايي وقتي ديد حالم بد شده بهم ميگه عاطفه تو حامله اي؟!!! انگار تا حالا نبودم روز جمعه هم دوبار حال ماماني بد شد عزيز دلم اينا رو نمينوسم كه بگم حالم بده نوشتم كه خاطره بمونه جيگر ماماني سه شنبه رفتم دكتر و براي اولين بار عروسك خوشكلم رو تو كامپيوتر ديدم دكتر مهربونت...